اطلاع از بروز شدن
سه شنبه 88 مهر 14
سلام دوستان عزیز.. کمکاریهای اخیر و کم سرزدنهایم را ببخشید..
طاعات و عباداتتان قبول درگاه حضرت حق.. پیش از شروع ماه مبارک رمضان میخواستم در زمینهی صبر و فواید و آثار دنیوی و اخروی آن مطلبی تحقیقی بنویسم که در ماه مبارک آن را در معرض دید و مطالعهی شما عزیزان قرار دهم؛ اما همانطور که قبلا هم نوشتم آنقدر درگیر بودم که در طول ماه مبارک، تقریبا ارتباطم با نت قطع شده بود. میدانید که یکی از حکمتهای ماه رمضان، تمرین صبوری و افزایش قدرت حلم و بردباری مسلمانان است که ما البته کمتر به این بعد رمضان توجه میکنیم.. به هرحال با اینکه این درج این پست در رمضان مناسبتر بود اما چون یک مطلب عمومی و همیشگی است اینک آن را تقدیم حضورتان میکنم.
مقدمه
صبر یکی از مهمترین سفارشهای اسلام است که در متون دینی ما از آن بسیار یاد شده است؛ طوری که تنها در قرآن حدود صد بار کلمهی صبر و مشتقات آن تکرار شده و پاداشهای غیر قابل تصوری برای آن در نظر گرفته شده است. من در این مقاله بیشتر به قرآن رجوع کردهام و توفیق آن را پیدا نکردم که به دریای بیکران احادیث اسلامی و شیعی مراجعه کنم. بدون تردید اگر چنین فرصتی دست میداد زوایای بسیار زیبا و ارزشمندی از سخنان معصومان علیهم السلام روشن میشد و مورد استفاده و کاربرد همگان قرار میگرفت. امیدوارم در فرصتی دیگر چنین توفیقی را داشته باشم تا شما عزیزان را به مطالعهی موضوع صبر از نگاه روایات دینی دعوت کنم. ان شاءالله
قبل از هرچیز لازم است مروری کوتاه به فضیلت صبر، زمینههای آن، چیزهایی که انسان را در بردباری و صبوری یاری می کند داشته باشیم و در نهایت به نمونههای والایی از آن نگاهی بیندازیم.
تعریف صبر:
صبر در لغت به معنای خویشتنداری است. در اصطلاح دینی به معنای خویشتنداری در انجام یا ترک کاری بهخاطر رضایت پروردگار و تقرب به اوست.
انواع صبر:
1- صبر بر طاعت پروردگار
2- صبر در ترک معصیت خداوند
3- صبر در پیشآمدها و مصیبتهایی که بر انسان وارد میشود.
تعریفی که در بالا ارائه شد هر سه نوع صبر را شامل میشود؛ زیرا نوع اول، یعنی صبر بر طاعت پروردگار مشمول خویشتنداری در انجام یک کار، و نوع دوم مشمول خویشتنداری در ترک گناه و نوع سوم مشمول خویشتنداری از بیتابی و جزع در ناملایمات و پیشآمدهای ناپسند میشود.
درجات صبر
از طرف دیگر و از زاویهی درجات صبر، میتوان آن را به دو نوع تقسیم کرد: صبر جسمی و صبر روحی؛ و هرکدام از این دو، بر دو نوع تقسیم میشوند: اختیاری و اضطراری. بنابراین میتوان گفت که صبر بر چهار نوع است:
الف ـ صبر جسمی اختیاری، مانند انجام کارهای سخت و طاقتفرسا.
ب ـ صبر جسمی اضطراری، مانند صبر بر دردهای بدنی.
ج ـ صبر روحی اختیاری، مانند صبر بر کاری که شرعا و عقلا جایز نیست.
د ـ صبر روحی اضطراری، مانند صبر بر فقدان محبوبی که از انسان جدا شده است.
بنابراین میتوان گفت که حیوانات در دو نوع اضطراری با انسان شریکند؛ اما در دو نوع دوم، یعنی اختیاری، از عالم انسانی جدا میشوند. آنچه مسلم است اینکه صبر اختیاری بهتر است و بر صبر اضطراری رجحان دارد؛ زیرا همهی مردم حتی آنان که اهل صبر نیستند بهطور اجباری ناچار از صبر و تحمل هستند. از آنچه گفته شد میتوان چنین استفاده کرد که صبر یوسف در مقابل خواستهی زلیخا و صبر او در پذیرفتن زندان، از صبر او در بلایی که برادرانش به سرش آوردند مهمتر و ارزشمندتر است؛ چون در مقابل رفتار برادرانش صبری اضطراری و اجباری را پیش گرفت ولی در مقابل زلیخا برای اینکه به گناه آلوده نشود به طور اختیاری دست رد بر سینهی او زد و زندان را قبول کرد. همینطور است صبر پیامبرانی مانند نوح، ابراهیم خلیل، موسى، مسیح و محمد صلى الله علیه و آله و سلم؛ زیرا صبر آنان برای ترویج دین خدا و مقاومت در برابر دشمنان خدا فراگیرتر از دیگر پیامبران بود.
نکتهی مهمی که باید بدان توجه داشت این است که صبر در مورد تکلیف شرعی و الهی، یعنی صبر بر طاعت یا صبر بر پرهیز از معصیت، بسیار با فضیلتتر از صبر بر قضا و قدر است؛ زیرا صبر بر طاعت پروردگار و صبر در خودداری از معصیت، تبعیت و پیروی از خداوند و پیامبران با آگاهی کامل و ارادهی شخصی صورت میگیرد؛ اما در برابر حوادث تلخ طبیعی و ناگواریهای بدیهی زندگی، کاری از دست کسی برنمیآید و همگان، چه مومن باشند و چه کافر، چه نیکوکار و چه بدکار، به ناچار باید صبر کنند و راهی جز صبوری ندارند. تنها تفاوت صبر قهری مومن و کافر در این است که انسان مومن در مقابل مصیبتها بدون بدبینی به خدای متعال و ناامیدی از زندگی، به مشیت الهی تن درمیدهد، صبر میکند و به راه عبادت و بندگی تداوم میبخشد؛ اما انسان غیر مومن، تنها از روی ناچاری و اینکه راه دیگری ندارد تحمل میکند. همینطور صبر در انجام واجبات، پسندیدهتر و ارزشمندتر از صبر در برابر محرمات و گناهان است؛ زیرا انجام اوامر الهی، پسندیدهتر از ترک نواهی اوست و بدیهی است که صبر بر کار پسندیده، بهتر و با فضیلتتر از صبر در پرهیز از کار ناپسند است.
انگیزهی صبر
صبر باید برای کسب رضایت الهی و به قصد قربت باشد. از نظر خداوند در قرآن، صبر تنها در صورتی ارزش دارد که برای کسب رضای الهی و درک قرب او باشد. خداوند متعال صاحبان عقل را چنین ستوده است: وَ الَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (الرعد : 22)
یعنی: آنان که برای دستیابی به ثواب پروردگار خویش صبر پیشه کردند، و نماز گزاردند و از آنچه که ما روزیشان کردیم بهطور آشکار و پنهان انفاق کردند و بدى را به نیکى دفع مىکنند، سراى آخرت خاص آنان است.
بنابراین چنانچه صبر برای خداوند نباشد اجری هم در پی ندارد و چندان پسندیده نخواهد بود. زیرا اگر اخلاق نیک، از سرچشمهی الهی نشأت نگرفته باشد، پایداری ندارد؛ یعنی تنها انسان معتقد به غیب است که همواره خود را در محضر پروردگار میبیند وهمیشه حتی در تنهایی خویش به مقررات او عمل میکند؛ در حالی که انسان قانونمند تنها به قانون موضوعهی بشر پایبندی دارد و پر واضح است که اینگونه قوانین تا وقتی مراقبان قانونی وبشری حضور داشته باشند رعایت میشود و به محض غیاب آنان میتواند مورد رعایت و توجه قرار نگیرد.
ادامه دارد..